گفــت ایــزد مـا رَمَـیْـتَ إِذْ رَمَـیْــتَ
تـو ز قرآن بـاز خوان تـفـسیـر بـیــت
ما کـمان و تـیـرانـدازش خـداســت
گـر بـپـرّانـیـم تـیر آن نـه ز مـاســت
(۱/۶۱۸-۶۱۹)
برگرفته از آیه «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ»، (پس شما آنان را نکشتهاید بلکه خداوند آنان را کشته است؛ و چون تیر انداختی، به حقیقت تو نبودی که تیر میانداختی بلکه خداوند بود که میانداخت، تا مؤمنان را بدین وسیله به آزمونی نیک بیازماید، که خداوند شنوای داناست.)، (انفال،۱۷) مولانا برای بیان عجز خلق در پیش قدرت حق، به قرآن کریم استناد میکند.
□
هـسـت دانـــا رَحْـمـَهً لِـلْـعـالَمـیـن
جـمـلـه دانـایـان همیـن گفـته همیـن
(۱/۷۲۰)
برگرفته از آیه «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعالَمینَ»، (و ما تو را جز مایهی رحمت برای جهانیان نفرستادیم.)، (انبیاء، ۱۰۷) آیه به پیامبر خطاب میکند و مولانا آن را تفسیر کرده و ارشاد پیران و مشایخ طریقت را نیز مانند هدایت و ارشاد پیامبران در راه خدا میداند و دانا را رحمت خدا برای عالمیان میشمارد.
□
آنـچـه مـیـراثـسـت أَوْرَثْنَـا الْـکِـتـاب
نیکوان را هـست میـراث از خـوشاب
(۱/۷۵۰)
اقتباس از آیه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیرُ»، (سپس کتاب آسمانی را به بندگان خود که برگزیده بودیمشان به میراث دادیم؛ و بعضی از ایشان ستمکار در حق خویش، و بعضی از ایشان پیشتاز در نیکوکاریها به اذن الهی است؛ این همانا فضل بزرگ است.)، (فاطر، ۳۲) مولانا معتقد است نیکان و آشنایان به حقایق و معارف الهی، از آب خوش یا شیرین معرفت ارث میبرند و این میراث همان است که در آیه ۳۲ سوره فاطر به آن اشاره شده است. مردان راه حق به دلیل پیوستگی روحانی و معنوی، فرزندان معنوی پیامبراناند و از آنها معرفت حق را به ارث میبرند و این تفسیری خلاقانه از آیه ذکر شده است.
□
لعـنـه اللَّـه بـوی ایـن رنـگ کـثـیـف
صِـبْـغَـه اللَّـه نـام آن رنـگ لـطـیــف
(۱/۷۶۹)
اقتباس از آیه «صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»، (خوشا نگارگری الهی، و چه کس خوشنگارتر از خداوند است و ما پرستندگان او هستیم.)، (بقره، ۱۳۸) مولانا از این آیه خلاقانه استفاده کرده است و میگوید آنان که به جمال معرفت پروردگار آراسته نباشند رنگ آنها از آبهای آلوده و سیاه است.
□
هـــاویــــه آمـــد مـراو را زاویــه
آنــکــه بــودســت أُمُّــهُ هــاوِیَــه
(۱/۸۸۰)
برگرفته از آیات «وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ. فَأُمُّهُ هاوِیَهٌ»، (و اما کسی که کفّهها[ی اعمال خیر]ش سبک باشد، بازگشتگاه او در دورخ است.)، (قارعه، ۸-۹). مولانا در این بیت میگوید هرکه بدکار باشد فقط در گوشه دوزخ میتواند پناه بیابد مفهومی که در آیه نیز میتوان یافت.
□
صــاعــداً مــنّــا اِلـی حَـیــثُ عَـلَــم
تـا اِلـیــهِ یَـصـعَــدُ اَطـیـابُ کَـلِــم
(۱/۸۸۵)
اقتباس از عبارت قرآنی «…إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَ الَّذینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ»، (سخنان پاکیزه نزد او بالا میرود و کار نیک آنرا بالا میبرد، و کسانی که بدسگالی میکنند، عذابی شدید [در پیش] دارند، و مکر اینان بر باد است.)، (فاطر، ۱۰). در مصرع اول عبارت قرآنی را با اندکی تصرف و جابه جایی واژگان میتوان دید و مولانا مصرع دوم را به صورت جمله حالیه بر عبارت قرآنی افزود که: این کلمات ستایش آمیز از زبان ما در حال بالا رفتن است تا به آنجا که خدا میداند.
□
لِــتَــزُولَ مِــنْــهُ اَقــلالُ الْـجِــبــالُ
کـرد وصـف مکـرهـاشـان ذوالـجـلال
(۱/۹۵۵)
برگرفته از آیه «وَ قَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَ إِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ»، (و به راستی که نیرنگشان را ورزیدند و [کیفر] نیرنگشان با خداست، و گرچه کوهها در اثر نیرنگشان از جای بروند.)، (ابراهیم، ۴۶) همان طور که پیداست مصرع دوم همان عبارت قرآنی ذکر شده است که به ضرورت وزن واژهی اقلال به آن افزوده شده است. مولوی با تغییر در عبارات قرآن، کلماتی از آیه مورد نظر را در بحث توکل و ترجیح آن به تلاش و کوشش آورده است. مولانا از آیه مدد میگیرد و به این مطلب اشاره میکند که حتی کوهها هم از مکر کافران از جای کنده میشود.
□
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |