وصـل پـیـدا گـشـت از عــیـن بــلا
(۲/۳۰۰-۳۰۲)
بیت اول اقتباس از آیات «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى»، (سوگند به شب چون فروپوشاند)، (لیل، ۱) و «وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى»، (و سوگند به شب چون بیارمد)، (ضحی، ۲).
بیت دوم و سوم اقتباس از آیه «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى»، (که پروردگارت با تو بدرود نکرده و بیمهر نشده است.)، (ضحی، ۳). مولانا در تفسیری خلاقانه از این آیات، میگوید شب نماد ستاری پیامبر است و با استفاده خلاقانه از عبارات قرآنی این عبارات را ابزار و آلت آن حالت میداند.
□
لانـصَــدَع ثـمّ انـقـطــع ثــمّ ارتحـل
که لـَوْ أَنــزَلْـنَــا کـتـابـاً لـلـجــبــل
(۲/۵۱۱)
برگرفته از آیه «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُونَ»، (اگر این قرآن را بر کوهی فرو فرستاده بودیم، بیشک آن را از ترس خداوند خاکسار و فروپاشیده میدیدی؛ و این مثلها را برای مردم میزنیم باشد که اندیشه کنند.)، (حشر، ۲۱). میگوید که اگر فرضاً ما این کتاب را بر کوه نازل مىکردیم، حتماً آن کوه پارهپاره مىشد، سپس از هم مىگسیخت، سپس بهجاى دیگر حرکت مىکرد. آیه مذکور در بیت با تفسیری لفظی در مقام بیان تجلی حق و معرفت او آمده است.
□
بــاز منـکــم کــافـر گـبـر کــهــن
گــفــت یـــزدان مِـنْـکُـمْ مُــؤْمِــنٌ
(۲/۶۰۸)
اقتباس از آیه «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ»، (اوست که شما را آفریده است، آنگاه بعضی از شما کافرند، و بعضی از شما مؤمناند؛ و خداوند به آنچه میکنید بیناست.)، (تغابن، ۲). مولانا به طور صریح از آیه استفاده میکند و میگوید خدا فرموده است: برخى از شما مؤمناید و برخى از شما کافرید، مولانا مىگوید کفر و ایمان در یک شخص، قابل جمع است، یعنى انسان، آمیزهاى است از وجه شیطانى و وجه رحمانى. و این امرى مسلّم است. ظاهر آیه گویاى اینست که گروهى راه کفر پیشه مىکنند و گروهى راه ایمان. ولى مولانا از این آیه، معنایى مناسب با بحث خود اراده کرده است.
□
ربّ أَنـظِـرْنِـی إِلَــى یَـــوْمِ الــقـیــام
همچو ابـلـیـسی که میگفـت ای سلام
(۲/۶۳۲)
برگرفته از آیه «قَالَ أَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»، (گفت [پس] تا روزی که [مردمان] برانگیخته شوند مرا مهلت ده.)، (اعراف، ۱۴). نیز (حجر، ۳۶). مولانا در اینجا به وعده و تهدید شیطان به فقر اشاره دارد این بیت یکی از ابیات داستان شکایت اهل زندان از دست مفلسی نزد قاضی است که قاضی ناچار شد او را از زندان آزاد کند. در بیت قبل این بیت مفلس میگوید اگر مرا از زندان برانی من از گدایی میمیرم و او همچون ابلیس بود که میگفت خدایا مرا تا روز قیامت مهلت ده تا بندگانت را گمراه سازم. بنابراین مولانا از آیه در منطق تمثیلی استفاده میکند.
□
دل طـلـب کن دل مـنه بـر اسـتـخوان
رو نُـعَـمِّــرْهُ نُــنَــکِّــسْــهُ بـخــوان
(۲/۷۱۷)
اقتباس از آیه «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ»، (و هر کس را که عمر [دراز] دهیم، خلقت و رفتارش را باژگونه کنیم، آیا تعقل نمیکنند؟)، (یس، ۶۸). آیه به امور ناپایدار اشاره دارد و مولانا از آن در وصف عشق ماندگار استفاده میکند نتیجه میگیرد که باید عاشق امور ماندگار شد نه صورت و جسم فانی که از بیت میرود.
□
هـیـچ کـس نـدرود تا چیزی نکاشت
هـیـچ وازِرَهٌ وِزْرَ غـیـری بـرنـداشـت
(۲/۷۳۳)
اقتباس از آیات «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»، (هر کس که رهیاب شود، همانا به سود خویش رهیاب شده است، و هر کس بیراه رود، همانا به زیان خویش بیراه رفته است، و هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را برندارد، و ما عذابى در کار نمىآوریم مگر آنکه پیش از آن پیامبرى برانگیخته باشیم.)، (اِسراء، ۱۵) و «أَلا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى وَ أَن لَیسَ لَلإِنسانِ إلّا ما سَعَی. وَ أنَّ سَعیهُ سوفَ یُری.»، (که هیچ بردارندهای بار گناه دیگری را برندارد. واینکه برای انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است و حاصل کوشش او به زودی دیده میشود.)، (نجم، ۳۸-۴۰). مولانا از عبارت قرآنی در منطق تعلیمی استفاده میکند و میگوید هیچ حملکنندهاى، بار دیگرى را حمل نمىکند؛ و هیچکس تا چیزى نکارد نمىتواند محصولى برداشت کند.
□
تــا که آدم معــرفت زان نــور یافت
آن سَـنـا بَـرْقِــی که در ارواح یافـت
(۲/۹۱۱)
اقتباس از عبارت قرآنی «…یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ»، (نزدیک است که درخشش برق آن، دیدگان را از بین ببرد.)، (نور، ۴۳). مولانا از عبارت قرآنی در مفهومی متفاوت استفاده میکند و میگوید حضرت آدم (ع) نور معرفت را از آن برق روشنى که بر ارواح تابیدن گرفت، بهدست آورد.
□
انـدریــن مـعـنـی بـیـامـد هَـلْ أَتَـى
جمــله عـالـم خود عرض بـودند تـا
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است |